سلام کودکی گره خورده
Logo RSS
نوکاباد زابلی مهرستان

غروب پس کوچه های نوک آباد

 

سلام کودکی گره خورده

سرد چنان درد خماری

خمیازه هایی در ترانه های لنگستون هیوز

به چپ چپ

سر کوچه

یک بست

یک بسته

سیگار اشنو

بازهم رو راست نیستی لیلی

دیشب کجا مجنون را جا گذاشتی

با بطری عرق سگی ،سرگرم

عرق کردم سرا پا گوش

فصل خمیازه خزعبلات پای منقل

مجنون شیشه عمرش می کشد مست

من اینجا باله می رقصم بیدرد ، مرفه تر خرناس که می کشی

کودکی ام را در سردرگان به باد فراموشی می سپارم در اشعار کهنه امیلی

دیروز بهتر بود اگر نان و چای بود و قصه های مادرم

امروز ژامبون برادرم

افاده گا می کند و رژ و ریمل و

چسب مو

من امروز گم می شوم

 



نظرات شما عزیزان:
دسته بندی : <-CategoryName->
برچسب‌ها: سلام کودکی گره,

نویسنده: nima
آخرین مطالب
» <-PostTitle-> ( <-PostDate-> )
نویسندگان
لینکستان
درباره ما

نوکاباد زابلی مهرستان
nima
به وبلاگ من خوش آمدید
ایمیل :


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 149
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 217
بازدید ماه : 217
بازدید کل : 98946
تعداد مطالب : 43
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1

Flying Icon